لطیفه های قرآنی

••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

لطیفه های قرآنی

پيامبر زن

در زمان خلافت الواثق باللّه، زنى را به جرم ادعاى نبوّت، دستگير كردند و به نزد خليفه بردند. خليفه پرسيد: «آيا تو قبول دارى كه محمّد بن عبدالله صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله پيامبر و فرستاده خداست؟» گفت: «بله». خليفه گفت: «مگر ايشان نفرموده‏ اند كه لا نَبِىَّ بَعْدى». زن گفت: «آرى، ولى ايشان نگفتند: لا نَبِيةَ بَعْدى».



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

+ نوشته شده در یک شنبه 26 مهر 1394برچسب:لطیفه های قرآنی,داستان کوتاه,داستان در مورد پیغمبر اسلام,داستان در مورد اصحاب پیامبر, ساعت 18:1 توسط آزاده یاسینی